مليناي من و اميد

ملینای 13 ماهه و نیمه من

  نازنازی مامان واسه خودش خانومی شده.  خیلی بادقت و با تمرکز یه کاری رو انجام میده. یه کوچولو هم بازیگوش شده و با خواهرش دو تایی حسابی شیطونی می کنن. با چنگال تیکه های میوه رو آروم آروم تو دهنش میزاره. به آب میگه آآآآآآآآ یوقتایی در کمال تعجب یه کلمه ای رو کاملا شمرده بیان می کنه ولی بعدش هر کاری می کنیم دیگه نمیگه . موقع غذا خوردن با قاشقش به من و آوینا و بابایی با صدای هواپیما غذا میده. وای که چه خوشمزست اون غذایی رو که تو دهن مون میزاری. یوقتایی هم واسمون می رقصه. شعرهای کودکانه و خوندن کتاب داستان رو خیلی دوست داره. خودشم یوقتایی کتابشو بر می داره و الکی به سبک خ...
10 اسفند 1393
1